سال نو 93
امسال با یک ماه تاخیر اومدم چون سرم شلوغ بود .اول از سفره ی 7 سین شروع کنم که وقتی گذاشتم ویدایی خیلی ذوق کرد و دوست داشت . اما از خرید ماهی بگم که بابایی هر سال علاوه بر ماهی قرمز که برای بچه ها میخره یک ماهی سیاه چشم تلسکوبی هم برای خودش میخره که قیافه ی قشنگی نداره اما بابایی دوستش داره . تا وقتی که ونوسی کوچیک بود قر میزد که من از این ماهی ها دوست ندارم . و وقتی که بزرگتر شد به خاطر بابایی قبول کرد . اما حالا رسیدیم به ویدایی امسال که رفتیم ماهی های قرمز رو خریدیم در اخر بابایی برای خودش یک ماهی سیاه خرید واین شد شروع غر زدن ویدایی: من این ماهی رو دوست ندارم این ماهی زشت هستمن این ماهی رو توی ظرف ماهیهای خودم نمیزارم این ماهی باید تنها باشه گفت وگفت و گفت ......................من هم گفتم ویدایی چه قدر غر میزنی سر ما رفت .تازه نکته ی جالب بعد از چند روز دیدیم که یعنی ونوسی کشف کرد که این ماهی فقط یک چشمش بزرگ هست واون یکی چشم کوچیک وعادی هست . عیدتون مبارک امیدوارم همیشه لبهاتون ودلتون خندون باشه