خاطرات ان روزها
جوجوی من وقتی که تو اومدی خانه ی ما ساکت بود نه اینکه تنها بودیم نه .چون خواهر بزرگت نونو ونوسی دیگه بزرگ شده بود .می خواست بره کلاس دوم. و چه خوب شد که تو به جای 6 مهر روز 18 شهریور پیش ما اومدی و ونوسی هم تا موقع مدرسه حسابی با تو بازی کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی